تنها تو می مانی و عطر بنفشه های خیالت... تنها تو همسفر جاده های دور خواهی بود ... و برکه های دوردست تنها از قدم های مهربان تو جان تازه خواهند گرفت گلهای داوودی از عطر نفس های تو خوشبو می شوند و رودهای ساکن با حضور جاری تو جریان می یابند ... روحم را به تبسم های عاشقانه ات می سپارم و دست هایم را به انگشتان آسمانی ات گره می کنم ... و اینک ... آری اینک نردبان رسیدن به بهشت تو از آن من است ...! صدای قدم هایت که با طنین صدای دلنشینت می آمیزد زیباترین موسیقی کائنات شکل می گیرد و آه ... آه از آن زمانی که عزم رفتن می کنی همه چیز تمام می شود ... من ... بنفشه ها ... برکه های دوردست ... آسمان ... عشق ... محبت ... بهشت ...! مهرعاشقی را با بوسه ای نثار لبهایت کرده و در گوشت زمزمه میکنم : عزیزترینم ... به نفس های دلنشینت قسم که اگر بروی همه چیز نابود میشود به من نه ... به دنیا رحم کن ... بمان تا دنیا بماند ... بمان ...!
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |