سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بی تو ...

 

باز هم خاطره ی قلب تو ویرانم کرد

باز شور تب عشق تو پریشانم کرد

اینکه در مسلخ عشق تو سر و تن داده

من بیمار دلی، عشق تو درمانم کرد

آه ای عشق تن یخ زده ام را بفشار

در برم گیر که آغوش تو، حیرانم کرد

من همان زهره ی محبوب نگاهت هستم

که یقین سوز دلش بود، گرفتارت کرد

شهره ی شهر شدم از غم عشق و دوری

گو به این رهگذران، عشق تو بیمارم کرد

من در این بزم شب و شور ندارم توشه

جز سرابی ز تو و عشق که نالانم کرد

بازگرد و رخ من بین که چه گریان شده است

وه چه شور و هیجانی که دو چندانم کرد

زهره ی ماه شب پانزده دی بودم

پلک بگشا که شب تیر تو، رسوایم کرد

رفته ام کز پی عشق تو به صحرای جنون

راه برگشت ندارم، چو تو لیلایم کرد

آه امشب رخ ماهت همه اش سهم من است

نگهت چون شب مهتاب ،پراز نور و تمنایم کرد

بهترین حادثه ام، پیر شدم از غم تو

تو شدی سیر ولی، لمس تو محتاجم کرد

بوسه هایم همه تقدیم نگاه گرمت

باز هم خاطره ی قلب تو ویرانم کرد ...

 


نوشته شده در شنبه 94/5/31ساعت 9:37 عصر توسط زهره نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت