• وبلاگ : بي تو ...
  • يادداشت : سالهاي تنهايي...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + جابر 
    سلام .
    عالي بود موقع خوندش انگار داشتم فيلم نگاه ميکردم حستونو درک ميکنم يعني تونستي اين حسو به هر کي اين دلنوشته رو ميخونه بدي
    سخته ميدونم خيلي درکت ميکنم .


    دوباره فصل هاي تکراري را با تو ورق ميزنم
    کاش هايي که کاشتيم
    و حال وقت برداشت شده
    تو رفتنت را برداشت کردي
    و من ماندن هاي بي تو را
    و محصولي که همش غم را به من ارزاني داد
    و درد هايي که براي تو درد بود
    ولي براي من آرامش بود
    ما به درد هم نميخوريم
    چون من در محصول خود درد را کنار گذاشتم
    هر چه عشق را داشتم ارزانتر از بازار به تو فروختم
    محصولي که کاملا سود بود
    ولي هر چه ارزانتر دريافت کردي مرا ارزانتر از دست دادي

    پاسخ

    خوشحالم که با نوشتم همراه شدي ... مرسي از حضورت ... نظراتت و اشعار زيبايي که براي گذاشتي